آیا تا به حال یک تغییر ظریف در برنامه روزانه خود، یک درد مداوم یا یک احساس عجیب و غریب زودگذر را تجربه کرده اید که در ابتدا آن را رد کرده اید؟ شاید شما آن را به استرس، کمبود خواب یا به سادگی "پیرتر شدن" نسبت داده باشید. بسیاری از ما این کار را می کنیم. بدن انسان به طور قابل توجهی انعطاف پذیر است و اغلب سیگنال هایی را برای ما می فرستد، گاهی زمزمه می کند، گاهی فریاد می زند، زمانی که چیزی کاملا درست نیست.
وقتی صحبت از چیزی به عمق تومور مغزی می شود، علائم اولیه اغلب می توانند آنقدر موذیانه و به ظاهر جزئی باشند که بخشی از یک سفر خاموش و شخصی تحقق تدریجی می شوند. این مقاله داستان یک بیمار نیست، بلکه راهنمای درک است چگونه ممکن است بدانید اگر اتفاق مهمی در مغز شما رخ می دهد، روی آن علائم اولیه حیاتی و روند اتصال نقاط تمرکز کنید.
این در مورد توانمندسازی شما برای گوش دادن به بدن خود و تشخیص زمانی است که یک زمزمه نیاز به نگاه دقیق تر دارد و به شما کمک می کند تا درک کنید چگونه می دانستم که تومور مغزی دارم ، یا به طور دقیق تر، چگونه می توان شاخص های اولیه تومور مغزی را تشخیص داد.

زمزمه های ظریف: وقتی چیزی احساس می کند "خاموش" است
مغز یک اندام فوق العاده پیچیده و سازگار است. این ظرفیت قابل توجهی برای جبران مسائل دارد، به همین دلیل است که علائم تومور مغزی اغلب می تواند به تدریج و تقریبا به طور نامحسوس در ابتدا ایجاد شود.
ممکن است یک روز و ناگهان از خواب بیدار نشوید بدانید شما تومور مغزی دارید. در عوض، اغلب مجموعه ای از تغییرات کوچک و انباشته شده است که با نگاهی به گذشته، تصویر واضح تری را ترسیم می کند. سفر شخصی شما ممکن است با آن احساس مبهم شروع شود که چیزی به سادگی "خاموش" است، انحرافی از هنجار شما که نمی توانید کاملا مشخص کنید.
شاید متوجه خستگی مداوم شوید که خواب آن را کاهش نمی دهد، یا تغییر ظریف در خلق و خوی خود - شاید تحریک پذیرتر، گوشه گیر تر یا به طور غیرعادی بی تفاوت هستید. توضیح این موارد اغلب آسان است. "من فقط از کار استرس دارم،" ممکن است به خودتان بگویید. "من خوب نخوابیده ام." اما همانطور که این تغییرات ظریف ادامه می یابد یا تشدید می شود، یک شک آزار دهنده می تواند شروع به رشد کند.
این مرحله اولیه، که در آن مغز سعی می کند ناهنجاری های رو به رشد را جبران کند، اغلب پیچیده ترین است، زیرا علائم می توانند بسیاری از شرایط رایج و خوش خیم را تقلید کنند. درک چگونه می دانستم که تومور مغزی دارم اغلب با یادگیری تشخیص این تغییرات ظریف و پیشرونده از بیماری های روزمره شروع می شود.
باز کردن سردردها: چیزی بیش از یک سردرد

وقتی در مورد علائم تومور مغزی صحبت می کنیم، سردرد اغلب اولین چیزی است که به ذهن می رسد. و این درست است: سردرد می تواند یک علامت باشد. اما اکثریت قریب به اتفاق سردردها ناشی از تومورهای مغزی نیستند. بنابراین از کجا می دانستم که تومور مغزی دارم به دلیل سردرد؟ تمایز در آن نهفته است شخصیت از سردرد.
ممکن است متوجه شوید که سردردهای شما با سردردهایی که قبلا تجربه کرده اید متفاوت است. شاید همیشه سردردهای تنشی داشته اید، اما اکنون فشار جدید و ناآشنا را تجربه می کنید. یا شاید هرگز مستعد سردرد نبوده اید و ناگهان، آنها یک ویژگی تکراری در زندگی شما هستند. ویژگی های کلیدی که اغلب نگرانی ایجاد می کنند عبارتند از:
- بدتر شدن پیشرونده: سردرد فقط نمی آید و می رود. در طول روزها، هفته ها یا ماه ها به طور پیوسته بدتر می شود. ممکن است مکرر تر شود، شدیدتر شود و طولانی تر شود.
- بدتر در صبح: یک نشانه کلاسیک، این سردردها اغلب هنگام بیدار شدن از خواب در اوج خود هستند، حتی گاهی اوقات شما را از خواب بیدار می کنند. این به این دلیل است که صاف دراز کشیدن می تواند فشار داخل جمجمه را افزایش دهد.
- عدم پاسخگویی به مسکن های استاندارد: به نظر می رسد داروهای بدون نسخه که زمانی سردردهای شما را تسکین می دادند، دیگر موثر نیستند یا اثر آنها بسیار کوتاه مدت است.
- تشدید شده در اثر سرفه، عطسه یا زور زدن: فعالیت هایی که فشار را در سر شما افزایش می دهند می توانند درد را تشدید کنند.
- همراه با حالت تهوع یا استفراغ: به خصوص اگر غیرقابل توضیح، مداوم و مرتبط با اشکال معده نباشد، اغلب در صبح بدترین است. این نشان دهنده افزایش فشار درون جمجمه است.
این است ترکیبی و پیشرفت از علائم سردرد که آن را از یک شکایت رایج به یک پرچم قرمز بالقوه منتقل می کند و شما را زیر سوال می برد. از کجا می دانستم که تومور مغزی دارم بر اساس این درد در حال تکامل؟"